یاسوج ۴۹_خاطرات دوران خبرنگاری خود را که در مدت یک دهه اخیر مرور میکردیم به یک نکته جالب رسیدیم موضوعی که طرح آن برای روشنگری و شفافیت و انتخاب بهتر در آینده خالی از لطف نیست.
در سالهای اخیر و در ادوار مختلف نمایندگی مردم در مجلس از ۳ حوزه انتخابیه بویراحمد، کهگیلویه و گچساران افرادی به عنوان رئیس دفتر نماینده مشغول بودهاند.
از دوره نمایندگی غلام محمد زارعی و بزرگواری و تاجگردون و موحد گرفته تا دوره نمایندگی مهدی روشنفکر و اکنون دوران نمایندگی محمد بهرامی افرادی به عنوان روسای دفتر آنها در سطح شهرستان انجام وظیفه کردهاند.
در این میان شاید یکی از دلایل مشکلاتی که مردم و هواداران با نمایندگان مجلس داشتند عملکرد رؤسای دفاتر آنها بوده است.
مردم در این ۳ حوزه انتخابیه بیش از آنکه در برخی اوقات از خود نماینده انتقاد و گلایه داشته و به رفتار آنها اعتراض داشته باشند معترض به رفتار و عملکرد رؤسای دفتر نمایندگان بودهاند.
در این سه دوره برخی از روسای دفتر نمایندگان به گونهای در جلسات حضور یافتهاند و به گونهای ژست مدیریت و ریاست گرفتهاند که خود نمایندگان گاهاً چنین رفتارها و برخوردهایی نداشتهاند.
به یاد داریم که در بسیاری از جلسات و نشستهای اداری در مرکز استان سخنرانان و مدیران قبل از نام بردن از استاندار و معاونین و حتی نماینده ولی فقیه کلام خود را با رئیس دفتر آقای نماینده شروع کردهاند! که نشان میدهد تا چه اندازه روسای دفترها ذینفوذ بوده و تا چه میزان بر حوزه انتخابیه و حتی کلیت استان حکمرانی و حکم فرمایی کردهاند.
چنین رفتارهایی از سوی روسای دفاتر نمایندگان که قطعاً با چراغ سبز آقای نماینده بوده مشکلات بسیار زیادی برای استان و حوزه انتخابیه ایجاد کرد و به اعتماد عمومی خدشه وارد نموده است.
متاسفانه در سالیان اخیر و در ادوار مختلف نمایندگی مجلس در ۳ حوزه انتخابیه شاهد این رویه غلط و ناپسند بودهایم و بدتر اینکه اگر در دورهای عزم جدی برای تصحیح چنین روند غلطی وجود داشته ناخواسته و نادانسته به پای ضعف نماینده نوشتهایم.
یقیناً یکی از دلایل رفتارهای منطقهای و جغرافیایی و ایلی و طایفهای نوع نگاه و رفتارهای قومی و قبیلهای و طایفهای روسای دفاتر نمایندگان مردم در مجلس بوده است که مردم این ۳ حوزه انتخابیه بهتر از همه میدانند در دوره نمایندگی کدام یک از نمایندگان مجلس این رویه غلط و ناپسند پررنگتر از بقیه ادوار بوده است.
بعضیها معتقدند که میبایست مسئولیت دفتر نماینده را به لیدرها و به عبارت عامیانه بزن بهادرها و یا سرشناسها سپرد اما همین تفکر غلط اولا موجب رویگردانی از نمایندگان مجلس و ریزش رای آنها شده و دوما به مشکلات قومی و طایفهای و منطقهای دامن زده و سوما به بیعدالتی و بیانصافی منجر شده است.
رئیس دفترهایی که در خواب و خوراک و گاهاً در مسائل شخصی مدیران دخالت میکنند را نمیتوان رئیس دفتر قوی نام نهاد بلکه چنین رئیس دفترهایی منفعت طلب بیانصاف و خارج از دایره عدالت هستند و اشتباه است که از نماینده درخواست چنین افرادی به عنوان رئیس دفتر را داشته باشیم.
در معدود دورههایی که نمایندگان مجلس از جوانان گمنام و افراد خارج از طایفه و ایل و قوم استفاده کردهاند مورد شماتت قرار گرفتهاند که چرا افراد سرشناس را به عنوان رئیس دفتر انتخاب نکردهاید در حالی که جوانان گمنام به مانند دوران دفاع مقدس هرگز به دنبال نام و نشان و پر کردن جیب خود نبوده و نیستند و کمتر به مسائل خطی و قومی و طایفهای میپردازند.
جوانان گمنام و کم سن و سال کمتر در کار مدیران دخالت میکنند و کمتر برای خودشان کلاس میگذارند تا نامشان قبل از همه حتی استاندار و نماینده ولی فقیه در صدر نامها باشد.
شکستن چنین تابویی نیاز به فرهنگ سازی دارد و استان نیاز به نمایندگانی دارد که تابوشکنی کنند و اجازه ندهند عدهای به بهانه رئیس دفتر اعتماد مردم را سلب کرده و برای جلب نظر دوستان و آشنایان و خانواده و هم طایفهایها عدالت و انصاف را قربانی مطامع خود کنند.
با این تفاسیر و برشمردن چنین صفاتی در خواهیم یافت که سپردن مسئولیت دفتر به افراد جوان و گمنام ر استانی که عدهای برای رسیدن به منافع خود تفکر منطقهای و ایلی و قومی داشته و عدالت و انصاف را زیر پا میگذارند نه تنها عیب نیست بلکه فرهنگ سازی برای عبور از منفعت طلبی قوم گرایی و بیعدالتی است.
پایگاه خبری یاسوج49








1404/08/15