ناگفته‌هایی از انهدام داوری فوتبال کهگیلویه بویراحمد/ به یاد آن‌هایی که فراری دادند

امروز ۱۱ شهریور تنها یک روز بعد از دهم همین ماه روز داور تنها چند برگ از مثنوی ۱۰۰۰ صفحه‌ای ظلم و ستمی که بر داوران استان رفت را تقدیم به آنهایی کردیم که مظلومانه خاموش شدند.

یاسوج ۴۹_  یادداشت مخاطبین_ دیروز ۱۰ شهریور روز داور بود با یک روز تاخیر روز داور را به همه داوران فوتبال در سراسر استان کهگیلویه و بویراحمد تبریک می‌گوییم.

 چه آن‌هایی که توانستند از هفت خان رستم بیرون آمده و در سطح ملی و بین‌المللی خودی نشان دهند و چه آنهایی که نگذاشتند صدای سوت و بالا رفتن پرچمشان را علاقمندان و دوستداران فوتبال ببینند و بشنوند آنهایی که تعدادشان قابل شمارش نبود اما برای همیشه خاموش شدند و مظلومانه از داوری کنار رفتند.

 امروز و با یک روز تاخیر در مورد داوری فوتبال در استان کهگیلویه و بویراحمد مطلبی می‌نویسیم چرا که نخواستیم روز ۱۰ شهریور را به کام همه و حتی آن‌هایی که به داوران استان جفا کردند تلخ کنیم.

 داوری فوتبال در استان کهگیلویه و بویراحمد فراز و فرود زیادی دارد اگر بگوییم می‌توان کتاب هزار صفحه‌ای در مورد آن نوشت.

 به گزاف نگفته‌ایم زیرا بلاهایی که بر سر داوران فوتبال استان آوردند در صورت گردآوری به یک رمان تلخ ۱۰۰۰ صفحه‌ای و تراژدی تبدیل خواهد شد.

 از کجای داوری فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد و بلاهای آسمانی که بر سر آن نازل شد بگوییم حرف آخر را همین جا و در اول کلام می‌زنیم که عرصه داوری فوتبال استان را آنقدر خالی کردند که باید با ذره‌بین و چراغ قوه دنبال داور بگردیم.

 داورانی که ۲۵ سال در این استان توسری خوردند و پشت خط ماندند بسیاری از آنها با قامت‌های رعنا با تحصیلات بالا با سوت‌ها و پرچم‌ها و قضاوت‌های قاطعانه عطای ماندن در این عرصه را به لقایش بخشیدند و داوری فوتبال را برای همیشه رها کردند.

 از کجای ظلم‌ها بر داوران فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد باید گفت از آنهایی که زندگی شخصی‌شان را عده‌ای منفعت طلب تباه کردند و جای گفتن آن در این وجیزه نیست.

 از کجای این ظلم‌ها باید گفت از دستکاری در تست‌های آمادگی جسمانی در زمان و متراژ که فشار کشنده بر قلب داوران در بلندترین نقطه ایران شهر یاسوج وارد می‌کردند تا که بسا آنها را از رده خارج کرده و نور چشمی‌ها را جایگزینشان کنند.

 از ابلاغ‌های داوری هدفمند در راستای تخریب داوران سرشناس و نمونه و ملی استان در نقاط پرتنش بگوییم تا اینگونه آنها را به باد کتک داده و با تخریبشان به مقاصد شوم خود برسند و زیرکانه در لوای قانون آنها را از داوری فوتبال فراری دهند.

 از همزمانی بازی‌های پرتنش و درجه ۳ استان با مهمترین بازی هفته لیگ برتر کشور بگوییم که علاوه بر بازی مهم لیگ برتر برای داور ملی غیر همسو در یکی از دورترین نقطه استان بازی پرتنشی را تدارک دیده بودند آیا این‌ها ظلم نیست؛ باید برای عرصه داوری فوتبال استان گریست.

 از بیرون کشیدن تعمدی داوران ملی استان در تست آمادگی جسمانی کشور در ۵۰ متر آخر در کجای دنیا چنین اتفاقاتی در عرصه داوری افتاده است اما در استان کهگیلویه و بویراحمد چنین ظلمی به داوران ملی روا داشته شد.

 از حسن دشتی‌ها بگوییم که بعد از یک داور چهارمی در بازی لیگ برتر او را برای همیشه از صحنه داوری فوتبال کشور محو کردیم.

 از ظلم و ستم بر کدام یک از آنها بگوییم از ظلم و ستم بر افضل امدادی‌ها سیاوش باقرنژادها ابوالحسن دلبازها روح الله پناهی‌ها داریوش احمدی‌ها مصدق شریفیان قادر زارع پورها مهرداد بهرامی‌ها حسن حضرتی‌ها بهروز محمدی‌ها کریم حیدری‌ها رسول پاداش‌ها چه کسانی این‌ها را از داوری فوتبال استان و ایران فراری دادند.

 آن‌هایی که می‌توانستند اکنون جایگزینی شایسته برای پیام حیدری‌ها و کاظمی‌ها و مروجی‌ها و ایلدروم‌ها باشند
شک نکنیم اگر این ظلم و ستم‌ها نبود حسن دشتی چیزی کمتر از پیام حیدری و بیژن حیدری نداشت.

 اما چرا و به چه دلیل و برای رسیدن به کدام منفعت امثال حسن دشتی‌ها را از عرصه داوری فوتبال فراری دادیم تا اینکه جای نورچشمی‌ها باز شود و فامیل‌ها و بستگان را جایگزین آنها کنیم.

از داوری بگوییم که هزار کیلومتر را از جزیره سیری و محل کارش مرخصی گرفت تا به بازی برسد ولی شب قبل از بازی ابلاغش را  لغو کردند و از هتل بیرونش کردن تا برای همیشه از داوری کنار برود و جریان خودسوزی او در ورزشگاه ۱۵ هزار نفری که ختم به خیر شد.

 نورچشمی‌هایی که در طول یک دهه به اندازه انگشتان یک دست در لیگ‌های استانی قضاوت نکردند و آنها را لای پنبه نگه داشته بودند تا به خواسته‌های خودشان برسند.

 هرچند معتقدیم چوب خدا صدا ندارد اما چرا عرصه داوری فوتبال استان امروز به این وضعیت رسیده و در دوره کنونی عرصه را خالی از داوران توانمند می‌بینیم.

 عده‌ای را با آن فشارها و ظلم‌ها از چرخه خارج کردند و عده‌ای را هم نگذاشتند نفس بکشند و پشت خط نگه داشتند تا شرایط سنی به جایی برسد که دیگر نتوانند در عرصه داوری کشور محلی از اعراب داشته باشند.

 آنهایی هم که ماندند آنقدر توسری خوردند که الان دیگر اعتماد به نفس شرکت در تست‌های کشوری را ندارند و تست‌ها برایشان مانند یک هیولا شده است.

  اما در حوزه نظارت یک سال با دور هم نشستن و دوست و رفیق بازی مصوب کردند که به بهانه جوانگرایی در نظارت برای کشور خیلی از ناظران قدیمی و توانمند و با اخلاق استان را کنار گذاشتند تا دوستان جان را جایگزین آنها کنند.

 از کدامشان باید گفت جمشید برنجانی حسن مرادی زنده یاد ابراهیم شیخ ممو هجیر حسین‌پور جاسم بهزادزاده نورمحمد اکبری شعبان محمدیان سعید محمدی ایرج سخنسنج همه این اسم‌های بزرگ این مردان نامی داوری و این دایره المعارف فوتبال استان را کنار گذاشتند تا دوستان محفلی خود را جایگزین آنها کنند.

 یاد احمد معماری بخیر معماری هرگز از ذهن‌ها پاک نخواهد شد آنجا که با زبان روزه آن تهمت‌ها علیه او زده شد و دم بر نیاورد تا عرصه داوری فوتبال کهگیلویه و بویراحمد بیشتر از این لکه‌دار نشود.

 چنان ظلم و ستمی بر او شد که عطای ماندن در گچساران را به لقایش بخشید و علی رغم میل باطنی ترک وطن کرد و به جای دیگری رفت مگر این‌ها از فوتبال و داوری و نظارت چه می‌خواستند که چنین بلایی بر سرشان آوردیم به کدامین گناه.

 امروز نباید کاسه بی‌عدالتی‌ها و بی‌انصافی‌های ادوار گذشته را بر سر کنونی‌ها شکست بلای آسمانی که بر سر داوری فوتبال کهگیلویه و بویراحمد آمد میوه تلخش امروز کام جوانان و نوجوانان و عاشقان داوری فوتبال را تلخ کرده است.

 این‌ها که گفتیم و نوشتیم همه چند برگ از آن مثنوی ۱۰۰۰ صفحه‌ای خواهد شد که ادامه آن چندان به صلاح فوتبال کهگیلویه بویراحمد نیست.


خبرنگار:
ترنم بهنیا

ارسال نظر

نام خود را وارد کنید
نظر خود را وارد کنید
ارسال نظر با موفقیت ارسال شد.

نظرات

  • Mosadegh IR 1404/06/11
    0
    همه این مطالب فقط توسط که طبل رسوایی اون گوش فلک را کر کرد و باند فامیلیش طی چند سال انجام شد،کسی که به محض ورود به جایگاه بالاتر شروع به دریافت .... و.... کرد،...
x