به گزارش یاسوج ۴۹ ، در دل خیابان ساحلی «شرفآباد، محله امیرها» و درست روبروی مدرسه توحید، زخمی دو ساله بر تن لولههای آب شرب دهان باز کرده است؛ زخمی که هر روزه بین ۵ تا ۷ ساعت جریان آب همان منطقه را قطع میکند و کسی هم ارادهای برای درمانش ندارد.
این هدررفت مداوم، نه تنها هزاران لیتر آب را در شرایط بحرانی کمآبی به هدر میدهد، بلکه محوطه اطراف را نیز به «بیشهزاری عجیب» بدل کرده است؛ صحنهای تلخ که از یک طرف تشنگی خانههای مردم را رقم میزند و از طرف دیگر نشانهای آشکار از بیبرنامگی و بیتفاوتی مسئولان شرکت آب و فاضلاب است.
این حادثه نه یک اتفاق مقطعی، بلکه نمونهای آشکار از یک بیتوجهی تکرارشونده در عملکرد شرکت آب و فاضلاب است؛ بیتوجهیای که به گفته مردم، مشابه آن در دیگر نقاط شهر هم وجود دارد.
اما در این بین مسئولان معمولاً فرسودگی لولهها را بهعنوان دلیل چنین اتفاقاتی مطرح میکنند، اما مردم این توجیه را ناکافی میدانند. به باور آنان، حتی اگر لولهها فرسوده باشند، نادیده گرفتن یک نشت بزرگ به مدت دو سال آن هم در شرایط بحرانی آب، نشانه بیبرنامگی و ضعف جدی در مدیریت است.
در روزگاری که کمآبی باید در صدر توجه مسئولان باشد، چنین سهلانگاریها ضربهای مستقیم به حق مردم برای برخورداری از آب سالم است.
یکی از ساکنان محل در گفت وگو با یاسوج ۴۹ گفت: چطور برای چک کردن انشعابات، در خانه ما را میکوبند، گاهاً حیاط خانه را زیر و رو میکنند تا مطمئن شوند لولهای پیش از کنتور رد نشده، اما همین چشمها دو سال است این نشت آشکار را نمیبینند؟ این روال دوگانه جای هیچ دفاعی باقی نمیگذارد.
شهروندان شرفآباد میگویند در این دو سال پیگیریهای مکررشان به هیچ پاسخی ختم نشده و تنها با وعدههای تلفنی و قولهای بیسرانجام روبهرو شدهاند .
حالا این زخم کهنه، هر روز با صدای هدررفت آب، قصه تلخ مدیریت ناکارآمد را در گوش مردم زمزمه میکند؛ در حالی که قصه بحران آب، موضوعی نیست که امروز و فردا بشود.که اگر ارادهای برای درمان نباشد، فردا در هر محلهای از این شهر میتواند دوباره تکرار شود.
و در آخر:
شرکت آب و فاضلاب باید پاسخ دهد، چطور بحران آب برای مردم به معنای تحمل تشنگی است ولی برای مدیران به معنای صدور وعدههای بیپایان؟