از کالوس تا تهران/ وصف روز خاکسپاری سردار حاجی‌زاده به روایت فرزند سردار هرمزپور

فرزند شهید والامقام سردار سرتیپ جواد هرمزپور توصیف زیبایی از روز خاکسپاری سردار والامقام شهید امیرعلی حاجی زاده دارد.

به گزارش یاسوج ۴۹ فرزند شهید والامقام سردار سرتیپ جواد هرمزپور از فرماندهان بزرگ جبهه و جنگ در ۸ سال دفاع مقدس از استان کهگیلویه و بویراحمد چنین می‌نویسد.

 برای تشییع پیکر شهید حاجی زاده به بهشت زهرا رفته بودم .بله ...دفاع از میهن و انقلاب و وطن هدف اصلی بود اما کمی هم برای خودم ،برای دلم ،برای مرور خاطراتم ،دیدن دوباره آن تابوت های پیچیده در پرچم سه رنگ وطن و آن دستهایی که پیکر ها را تا خانه ابد حمل می کنند و آن حنجره هایی که فریاد برمی آورند برای دفن شهدا  ،مهدی بیا ،مهدی بیا ....

امروز برای خاطره بازی رفتم .تنهای تنها کار و زندگی را بوسیدم برای یک رجعت دوباره به خاطرات دهه شصت.هر چه باشد بازمانده فرزندان شهید آن نسلم و با خاک باروت خورده و تشییع شهیدان الفتی از ازل دارم .

برگشته بودم به کوچه پس کوچه های زادگاهم ،من امروز به طی الارض ایمان آوردم آنگاه که از  بهشت زهرای تهران،  منظره روستای کالوس یاسوج را دیدم .همان خانه های خشت و گلی که هر کدام سکوی به معراج رفتن یک شهید بود .

غرق در گذشته بودم که دیدم پسر شهید حاجی زاده دارد با زوار و تشییع کنندگان پدرش خوش و بش می کند .هیبت با شکوهی داشت و زیر بار این غم بزرگ اصلا قد خم نکرده بود .

بچه های تشریفات مدام تذکر می دادند به احترام پیکر شهید کنار روید .طولی نکشید آمبولانس ها، پیکرهای شهید حاجی زاده و باقری را به محل برنامه رساندند و پیکرها روی دست ها قرار گرفت و موج جمعیت خود را به تابوت منقش به پرچم ایران رساندند تا هر کدام سهمی در این زیارت بزرگ داشته باشند .

هر دستی که به سمت تابوت شهید دراز می شد انگار که ضریح امامی را زیارت می کرد و هر الله اکبر ی که زیر تابوت خوانده می شد در بطن و متنش یک پیام مخابره می شد که ما این جسم و جان ها را سالهاست برای همچون روزی کنار گذاشته ایم .

ما مشتاقیم که این مرگ  ماهرانه را برگزینیم و شهید شویم و این دست های بلند شده سمت تابوت ،تمنای شهادت داشتند و امیر علی حاجی زاده را وجیه عندالله قرار داده بودند.

نماز بر پیکر شهیدان آغاز شد و آنگاه که فراز "اللّٰهُمَّ إِنَّ هٰذَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ أَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَأَنْتَ خَيْرُ مَنْزُولٍ بِهِ" خوانده شد، امام جماعت نماز ،اشک های در دیده مانده اش را بر صفحه صورت رها کرد .

انگار این فراز نماز بیشتر زبان حال شهیدان است آنگاه که بر خدا نازل می شوند و میهمان که ارجعی الی ربک نیز سزاوار شهیدان است .بعد از ادای نماز ،ابدان مطهر  تا محل خاکسپاری رهسپار شدند در حالی که اینبار فضا رنگ کربلا گرفت و جلوه دیگری از شهید حاجی زاده به زبان آمد و مردم یکصدا فریاد می زدند ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ....

نوبت به خواندن تلقین رسید .حاج منصور ارضی موقع تلقین  آرام در گوش شهید حاجی زاده گفت : حاجی هر سوالی پرسیدند بگو حسین......

تشییع تمام شد و من از بهشت زهرا برمی گردم در حالی که در همان یک ساعت هم یاسوج رفتم ،هم کربلا ،هم سیر در دهه شصت کردم و هم پرواز به آینده ای که می دانم برای ایران است و امیدوارانه آن را خواهیم ساخت .آری ...تشییع شهید طی الارض می آفریند .


خبرنگار:
ترنم بهنیا

ارسال نظر

نام خود را وارد کنید
نظر خود را وارد کنید
ارسال نظر با موفقیت ارسال شد.

نظرات

x