یاسوج ۴۹- این روزها غم و اندوه سراسر استان کهگیلویه و بویراحمد را فرا گرفته و از دورترین نقطه استان تا شهر یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد همه داغدار سید یحیی و سید عیسی حسنی هستند.
شنیدیم که در قلعه رئیسی و بخش چاروسا هم مردم به واسطه خدمات بیریا و بیمنت و صادقانه و عالمانه و انقلابی سید یحیی حسنی چه اندازه برای او ماتم زده شدند.
هر کسی در استان کهگیلویه و بویراحمد به نوبه خود برای این دو قاضی حق محور و عدالت پیشه اشک ریخت و غمگین شد.
اما در این میان برخیها بیشتر ماتم زده بودند پدر و مادر و فرزندان و همسر و بستگان و همکاران به کنار یکی بیش از همه در این بین اندوهگین و ماتم زده بود.
دکتر سید علی ملک حسینی همراه و همکار و دوست همیشگی که به مانند دو برادر در دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد برای خدمت به مردم در کنار هم بودند.
اشکهای سید علی ملک حسینی برای دو همکارش به خصوص سید عیسی که سالهای سال با هم شریک درد مردم بودند ما را بر آن داشت تا در مورد شخصیت سید عیسی بیشتر بدانیم.
ملک حسینی سه روز بعد از ماتم از دست دادن دو رفیق شفیق گویی که این داغ هیچگاه کهنه نمیشود میگوید او لحظهای برای خدمت به مردم از پای ننشست.
به یاد دارم که به کارگاه قالی بافی رفتیم جایی که ۱۰ سال تعطیل بود مقدار زیادی نخ و یک قالی نیمه تمام روی دار چنان او را در غم و غصه فرو برد که گویی یکی از نزدیکانش را از دست داده بود.
ملک حسینی میگوید سید عیسی برای تولید و اشتغال و رفع بیکاری مردم به خصوص جوانان دغدغه زیادی داشت از یک طرف رفع موانع تولید رفع مشکل سرمایهگذاران و از سوی دیگر کمک به تداوم تولید چیزی بود که سید عیسی بیش از هر چیز به آن فکر میکرد.
این دوست و رفیق شفیق سید عیسی حسنی میگوید به یاد دارم روزهایی که برای رفع موانع تولید در طرحهای پرورش ماهی چقدر عصبانی میشد آنجا که میدید عدالت رعایت نشده به آن یکی رسیدگی کرده بودند و حق این یکی داده نشده بود اینها را میدید و سردرد شدید میگرفت.
ملک حسینی از دوندگیهای بیامان رفیق شفیق خود سید عیسی میگوید که یک پایش در دادگستری و یک پایش در صدا و سیما برای فرهنگسازی و مشاوره دادن حقوقی به مردم بود.
گوشی تلفنش برای پاسخگویی به خبرنگاران هیچگاه بدون پاسخ نماند و چنین بود که سید عیسی و سید یحیی برای رضایت خلق خدا از همه وجود خود مایه گذاشتند و به سوی او شتافتند.