یادداشت : در روزگاری که کهگیلویه و بویراحمد نیازمند مدیریت قوی، تخصصی و بحرانشناس است تا مسیر پرپیچوخم توسعه را بپیماید، نشانههایی از دخالتهای بیجا و نابجا در ساختار مدیریتی استان مشاهده میشود که بیش از پیش نگرانیهای عمومی را برانگیخته است. در میان تصمیماتی که بهجای ارائه راهحل برای عبور از بحرانهای پیچیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به شدت بر چالشهای موجود افزوده، نفوذ و دخالت پیمانکاران در انتصابات ارشد دولتی، این استان را در مسیر سقوط مدیریتی قرار داده است.
نمونه بارز این دخالتها، بحث انتصاب آقای (ق) به سمت معاونت سیاسی و امنیتی استانداری است که از سوی فردی به نام آقای (آز)، یکی از پیمانکاران قدرتمند و پرنفوذ استان، هدایت میشود. این پیمانکار که نهتنها خود را دخیل در تصمیمگیریهای کلیدی استان میداند، بلکه گفته است که معاونت سیاسی و امنیتی استانداری «سهم» اوست. این ادعا، به تنهایی زنگ خطر بزرگی برای ساختار مدیریتی استان محسوب میشود و نشاندهنده عمق نفوذ افرادی است که با ابزارهای مالی و قدرت غیررسمی، به حریم تصمیمگیریهای حساس و حیاتی استان ورود کردهاند.
اینکه چگونه فردی مانند آقای ق، که کارنامه مدیریتی او به چند ماه فرمانداری یک شهرستان کوچک و تازهتأسیس محدود میشود، میتواند برای یکی از حساسترین پستهای مدیریتی استان پیشنهاد شود، بهوضوح نشاندهنده این است که معیارهای شایستهسالاری در تصمیمگیریها قربانی ملاحظات سیاسی، جناحی و منافع شخصی شده است. در حالی که استان کهگیلویه و بویراحمد با مسائل امنیتی و اجتماعی جدی دستوپنجه نرم میکند و مسئولیت معاونت سیاسی و امنیتی به فردی با تجربه و توان مدیریتی بالا نیاز دارد، چنین انتصابهایی نمیتواند توجیهی جز اعمال نفوذ و دخالت پیمانکاران در سازوکارهای دولتی داشته باشد.
مسئله وقتی بحرانیتر میشود که متوجه شویم این پیمانکار نه تنها در انتصاب یک مقام ارشد، بلکه در تعریف نقشها و سهمبندیهای مدیریتی نیز دخالت دارد. نفوذ افرادی مانند آقای (آز)، که بیشتر بهعنوان یک بازیگر اقتصادی شناخته میشود تا فردی با تخصص در سیاست یا امنیت، نشان از کاهش استانداردهای مدیریت و سقوط معیارهای اخلاقی و حرفهای در ساختار اجرایی استان دارد. چنین دخالتهایی نهتنها شایستهسالاری را به حاشیه میبرد، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای دولتی را نیز به شدت خدشهدار میکند.
اعتماد عمومی یکی از ارکان اساسی ثبات و توسعه در هر جامعهای است. هنگامی که مردم ببینند تصمیمات حساس و کلیدی بر اساس روابط پشت پرده و دخالت افراد بیربط گرفته میشود، این اعتماد بهتدریج از بین میرود. این موضوع بهویژه در استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد، که در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی با چالشهای زیادی روبهرو هستند، میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد. جامعهای که در آن، منافع پیمانکاران و گروههای قدرت بر نیازهای عمومی و شایستگی افراد اولویت پیدا کند، بهطور اجتنابناپذیر دچار شکافهای اجتماعی عمیقتر و ناکارآمدی مدیریتی خواهد شد.
در چنین شرایطی، مسئولیت نمایندگان مردم و دولتمردان استان بسیار سنگین است. نقش نماینده بویراحمد، آقای بهرامی، در این انتصاب بهویژه قابل توجه است. گفته میشود که آقای بهرامی، با حمایت از این انتصاب، به دنبال جلب حمایت ایل تامرادی و تقویت موقعیت سیاسی خود در انتخابات آینده است. چنین رفتارهایی، که به وضوح منافع سیاسی و جناحی را بر نیازهای عمومی و مصالح مردم ترجیح میدهد، نشاندهنده روند خطرناکی است که ساختار مدیریت استان را به سمت سقوط میکشاند.
این روند نهتنها مانع از رشد و توسعه استان میشود، بلکه پیامدهای جدیتری در سطح ملی نیز دارد. وقتی اعتماد به نهادهای دولتی کاهش پیدا کند و احساس شود که این نهادها بهجای پاسخگویی به نیازهای مردم، ابزار دست افراد خاص برای پیشبرد منافع شخصیشان شدهاند، نهتنها امنیت اجتماعی به خطر میافتد، بلکه امکان بروز نارضایتیهای گستردهتر نیز افزایش مییابد.
در این میان، آنچه بیش از هر چیز ضروری به نظر میرسد، بازگشت به اصول شایستهسالاری و جلوگیری از نفوذ و دخالت افراد بیربط در انتصابات کلیدی است. پستهایی مانند معاونت سیاسی و امنیتی استانداری باید به افرادی واگذار شوند که علاوه بر داشتن تجربه کافی، توانایی مدیریت بحرانها و چالشهای پیچیده استان را نیز داشته باشند. در غیر این صورت، استان کهگیلویه و بویراحمد نهتنها فرصتهای توسعهای خود را از دست خواهد داد، بلکه با بحرانهای عمیقتر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز مواجه خواهد شد.
دولت باید با قاطعیت از نفوذ پیمانکاران و سایر گروههای قدرت در فرآیندهای تصمیمگیری جلوگیری کند. انتصاباتی که بر اساس منافع شخصی و جناحی انجام میشوند، نمیتوانند پاسخگوی نیازهای واقعی استان باشند و تنها به تضعیف بیشتر ساختار مدیریتی منجر میشوند. آینده کهگیلویه و بویراحمد در گرو بازگشت به شایستهسالاری و پایان دادن به دخالتهای مخرب است. دولتمردان باید نشان دهند که منافع مردم را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهند، در غیر این صورت، سقوط مدیریتی استان نه یک تهدید، بلکه یک واقعیت اجتنابناپذیر خواهد بود.